قسمت دهم (نامه دوم میرزا به مدیوانی - بخش سوم)


رفقای شما به این اندازه قانع نشده بتعاقب ما آمدند و در پسیخان به عده ای از مجاهدین بی خبر حمله کردند چنان که در انزلی نیز همین عمل را انجام داده چند نفر را کشتند و چند نفر دیگر را اسیر کردند . قوائی را که در منجیل سرگرم جنگ با دشمن بود و به پشت جبهه دشمن فشار می آورد متفرق , افرادی را که در ارزاق کار می کردند اسیروار در شهر گردش داده به چپاول ارزاق دست زدند به فومن و صومعه سرا هجوم تا بلکه اعضاء حکومت و شخص مرا دستگیر و با دستگیری این جمعیت هرگونه اعتراض را خفه کنند و تازه بعد از همه این اقدامات نام پسیخان و صومعه سرا و انزلی را فرونت گذاشته اند . از شما می پرسم آیا نقاط مزبور فرونت بود ؟ و بعد از این هم هر قدمی که بر می دارند یک چنین اعلامیه های دروغ منتشر خواهند ساخت ؟ من که می دانستم توسل به این اقدامات از آن جهت است که بینمان جنگ درگیر شود و با این دستاویز به عملیاتشان صورت صحت بدهند جا خالی نموده و عقب نشستم تا جنگی روی نداده و وسیله تهمتی به دستشان نیفتد که آرزوهای جاهلانه شان را انجام دهند آیا این قشونی که وارد کردند برای فرونت منجیل و دیلمان بود یا برای تعقیب ما در پسیخان و فومن ؟ مجاهدین پسیخان وقتی بی خبرانه محصور آتش شلیک شدند و چند نفری از آنها به قتل رسیدند برای حفظ جان خود در مقام مدافعه بر آمدند . من در فومن از ماوقع استحضار یافته به آنها فرمان عقب نشینی دادم تقصیر این کارها با کیست ؟ آیا به گردن آنها نیست و می توانند از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند ؟

هیچ نظری موجود نیست: