صحنه های تازه (بخش سوم - تجاوز شورویها به خاک ایران - قسمت اول)
بامداد روز سه شنبه 18 ماه مه 1920 مطابق با 28 اردیبهشت ماه 1299 و 29 شعبان 1338 هجری قمری بعد از شلیک چند تیر توپ از دریای خزر به سواحل غازیان , ارتش سرخ به انزلی پیاده شد . غازیان محلی است واقع در ساحل شرقی بندر انزلی که انگلیسیها در آنجا استحکاماتی برای مدافعه ساخته بودند اما کسی نفهمید چرا بعد از بمباران غازیان در مقام مدافعه برنیامدند . اعتقاد محافل نظامی بر این بود که چنانچه به این تصمیم باقی بودند تصرف انزلی به آسانی صورت نمی گرفت خاصه آنکه دنباله این استحکامات تا میان پشته کشیده می شد . این مسئله در مجلس عوام انگلیس مورد بحث واقع شد و اعتراض گردید که با وجود نیروی شگرف انگلستان (در حدود هشتاد هزار نفر) که در بین النهرین و شمال ایران گسترش یافته اند به چه علت جلوگیری از چند صد تن سرباز شوروی غیر ممکن شده است . جراید انگلستان نیز با این اعتراض هم آواز بودند در صورتی که پاسخ همه این اعتراضات را لرد کرزن وزیر خارجه انگلیس در چنته سیاسی اش آماده داشت . مردم مبهوت بودند از اینکه می دیدند انگلیسیها هیزم را که در گیلان قدر و قیمتی ندارد بار کرده و می برند ولی اسلحه را به جا می گذارند . حدس محافل مطلع بر این بود که اتخاذ این رویه برای ترساندن مردم و جامعه سرمایه داری ایران است , منظور از این اعمال , کشاندن نیروی سرخ به داخل کشور و به راه انداختن های و هوی و تبلیغ کشتار و مصادره دارائی ; فهماندن این مطلب است که کنار کشیدن انگلیسیها مستلزم تحمل جمیع این عواقب می باشد تا آنکه متنفذین و عموم مردم ایران به هیجان آمده از شخص اول مملکت و مقامات مؤثر کشور بقای قوا انگلیس را درخواست کنند و بدین طریق قرداد 1919 بی زحمت و به خودی خود به مرحله اجراء در آید و در حقیقت پناه بردن به مار از هول و هیبت افعی در جهنم مصداق پیدا کند .
بامداد روز سه شنبه 18 ماه مه 1920 مطابق با 28 اردیبهشت ماه 1299 و 29 شعبان 1338 هجری قمری بعد از شلیک چند تیر توپ از دریای خزر به سواحل غازیان , ارتش سرخ به انزلی پیاده شد . غازیان محلی است واقع در ساحل شرقی بندر انزلی که انگلیسیها در آنجا استحکاماتی برای مدافعه ساخته بودند اما کسی نفهمید چرا بعد از بمباران غازیان در مقام مدافعه برنیامدند . اعتقاد محافل نظامی بر این بود که چنانچه به این تصمیم باقی بودند تصرف انزلی به آسانی صورت نمی گرفت خاصه آنکه دنباله این استحکامات تا میان پشته کشیده می شد . این مسئله در مجلس عوام انگلیس مورد بحث واقع شد و اعتراض گردید که با وجود نیروی شگرف انگلستان (در حدود هشتاد هزار نفر) که در بین النهرین و شمال ایران گسترش یافته اند به چه علت جلوگیری از چند صد تن سرباز شوروی غیر ممکن شده است . جراید انگلستان نیز با این اعتراض هم آواز بودند در صورتی که پاسخ همه این اعتراضات را لرد کرزن وزیر خارجه انگلیس در چنته سیاسی اش آماده داشت . مردم مبهوت بودند از اینکه می دیدند انگلیسیها هیزم را که در گیلان قدر و قیمتی ندارد بار کرده و می برند ولی اسلحه را به جا می گذارند . حدس محافل مطلع بر این بود که اتخاذ این رویه برای ترساندن مردم و جامعه سرمایه داری ایران است , منظور از این اعمال , کشاندن نیروی سرخ به داخل کشور و به راه انداختن های و هوی و تبلیغ کشتار و مصادره دارائی ; فهماندن این مطلب است که کنار کشیدن انگلیسیها مستلزم تحمل جمیع این عواقب می باشد تا آنکه متنفذین و عموم مردم ایران به هیجان آمده از شخص اول مملکت و مقامات مؤثر کشور بقای قوا انگلیس را درخواست کنند و بدین طریق قرداد 1919 بی زحمت و به خودی خود به مرحله اجراء در آید و در حقیقت پناه بردن به مار از هول و هیبت افعی در جهنم مصداق پیدا کند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر