ماجرای یک شبیخون (بخش نخست)
در شوال 1336 قمری جنگلی ها تصمیم می گیرند به رشت حمله برده پادگان انگلیسی شهر را که در جاده چمارسرا به پسیخان مزاحمشان بود خلع سلاح نموده و نابود کنند . حمله می بایست مطابق نقشه از جنوب و جنوب غربی شهر از دو ناحیه خسبخ و ساغری سازان آغاز شود . فرماندهی قسمت خسبخ با سلطان داوود خان و فرماندهی قسمت شهر با میرزا کوچک خان بود . به اسکندر خان (امانی) و احسان الله خان (دوستدار) ماموریت تصرف کنسول خانه انگلیس که در ناف شهر و در جوار کلیسای سبز میدان واقع است داده شد . عده تحت فرماندهی داوود خان پیش از برقراری ارتباط بین دو ستون , با فریاد الله محمد یا علی شروع به تعرض نموده و سربازخانه انگلیسیها را که در جوار ((راهدارخانه)) قدیم مقابل کنسولگری فعلی شوروی قرار داشت به باد شلیک گرفت . دشمن از هیاهوئی که ناگهان برخاست و از شلیک پیاپی تفنگ که هر لحظه نزدیکتر می شد وحشت زده از خواب پریده آماده دفاع شد . جنگ به شدت آغاز و یکی دو روز به طول انجامید و چند تن از افراد هندی و انگلیسی و مجاهد کشته شدند . تلفات مجاهدین بیش از مدافعین بود زیرا جبهه جنگ , وضع مشخصی نداشت و عده ای از مجاهدین به تصور دشمن , یکدیگر را از پای در آوردند . تلفات هر دو طرف در اطراف پخچال های ولی بزرگوار که در نقاط بالنسبه مرتفع قرار داشت بیش از هر جای دیگر بود . مجاهدین و سربازان هندی در این نقاط خانه به خانه و کوچه به کوچه می جنگیدند . از کشته شدگان جنگل که شهرتی داشته اند یکی محمد علی خان آزاد و دیگری مهدی قلی خان و سومی محمود خان نام داشت . محمد راد نیز در سبزه میدان , دور از منطقه جنگ شهید شد , نامبرده آموزگار دبستان احمدیه بود و دبستان احمدیه زیر نظر میرزا حسین خان روحی نیک روان اداره می شد او در یکی از اتاقهای فوقانی دبستان سکونت داشت و همین که سربازان هندی را می بیند که به دیوار تخته ای دبستان نزدیک شده و مصمم اند آن را بشکنند به سرعت خود را به آنها می رساند تا درب حیاط را باز و آنها را به درون دبستان راهنمایی نماید که نتیجتا از شکستن دیوار و تخریبش صرف نظر کنند لیکن سربازان هندی به وی امان نمی دهند و به مجرد نزدیک شدن وی , شکم آموزگار نگون بخت را با سر نیزه میدرند و منظره فجیع و دلخراشی به وجود می آورند .
فرمانده انگلیسی مامور حفظ سربازخانه سرهنگ دوم ماتیوس دارای دو ماشین زره پوش و دو ارابه توپ و چند قبضه مسلسل و تعداد کافی سرباز بود , بعدا چهل ماشین سرباز کمکی , از قزوین برایش فرستاده شد و دو فروند هواپیما را که در قزوین آشیانه داشت باید به این جمع افزود . جنگلی ها بر اثر فعالیت مسلسل ها و زره پوش ها توام با حملات هوایی نتوانستند کاری از پیش ببرند و مجبور به عقب نشینی شدند . انگلیسیها بعد از عقب نشینی جنگلیها , تصمیم گرفتند شهر رشت را آتش بزنند و فاجعه نرون را نسبت به شهر روم تجدید کنند اما بر اثر مداخله مردم , به دو خانه اکتفا کردند : یکی خانه عزت الله خان هدایت (نماینده جنگلیها در رشت) و دومی خانه حاجی احمد کسمائی که به سبزه میدان منتهی می گردید . خانه اول به ضمیمه خانه های مجاور , ظرف مدت کمی طعمه حریق شد و تبدیل به خاکستر گردید لیکن هنگام اقدام به آتش زدن خانه دوم , همسایه ها و مجاورین دور و نزدیک , به صدا در آمدند و با آهنگ تضرع آمیخته با اعتراض , انگلیسیها را از مبادرت به این اقدام منصرف کردن معهذا خانه حاجی احمد کسمائی خراب و ویران گردید .
فرمانده انگلیسی مامور حفظ سربازخانه سرهنگ دوم ماتیوس دارای دو ماشین زره پوش و دو ارابه توپ و چند قبضه مسلسل و تعداد کافی سرباز بود , بعدا چهل ماشین سرباز کمکی , از قزوین برایش فرستاده شد و دو فروند هواپیما را که در قزوین آشیانه داشت باید به این جمع افزود . جنگلی ها بر اثر فعالیت مسلسل ها و زره پوش ها توام با حملات هوایی نتوانستند کاری از پیش ببرند و مجبور به عقب نشینی شدند . انگلیسیها بعد از عقب نشینی جنگلیها , تصمیم گرفتند شهر رشت را آتش بزنند و فاجعه نرون را نسبت به شهر روم تجدید کنند اما بر اثر مداخله مردم , به دو خانه اکتفا کردند : یکی خانه عزت الله خان هدایت (نماینده جنگلیها در رشت) و دومی خانه حاجی احمد کسمائی که به سبزه میدان منتهی می گردید . خانه اول به ضمیمه خانه های مجاور , ظرف مدت کمی طعمه حریق شد و تبدیل به خاکستر گردید لیکن هنگام اقدام به آتش زدن خانه دوم , همسایه ها و مجاورین دور و نزدیک , به صدا در آمدند و با آهنگ تضرع آمیخته با اعتراض , انگلیسیها را از مبادرت به این اقدام منصرف کردن معهذا خانه حاجی احمد کسمائی خراب و ویران گردید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر