توسعه و تکامل (بخش یازدهم - تشکیلات جنگل <قسمت پایانی>)

افراد کمیته اتحاد اسلام 27 نفر بودند که همگی آنها در اوقات تشکیل جلسه حضور نمی یافتند , چند نفرشان اسما جزء کمیته اما وظایف معینی به آنها محول شده بود و چند نفر دیگر دارای عضویت افتخاری بوده اند .
اسامی افراد کمیته به شرح زیر بود :
حاجی میرزا محمدرضا حکیمی ـ حاجی سید محمود روحانی ـ حاجی شیخ علی علم الهدی ـ سید عبدالوهاب صالح ـ میرزا محمدی انشائی ـ شیخ بهاء الدین املشی ـ میر منصور هدی ـ شیخ محمود کسمائی ـ دکتر ابوالقاسم فربد ـ حسین کسمائی ـ اسماعیل عطار ـ عزت الله خان هدایت ـ‌ وقار السلطنه ـ مشهدی علیشاه ـ حسین خان خیاط (پدر) ـ رضا افشار ـ سید حبیب الله خان مدنی ـ شیخ عبدالسلام ـ ابراهیم کسمائی ـ میرزا هادی لاکانی ـ محمد علی پیر بازاری ـ میر احمد خان مدنی ـ سید عبدالکریم کاشی ـ اسکندر خان (امانی) ـ حاجی احمد کسمائی ـ آقا جواد گل افزانی و میرزا کوچک خان .
یکی از افراد کمیته که رئیس دارایی رشت بود چنان رفتار سحرآمیز داشت که در بحبوحه گرفتاریهای جنگل هشتصد و چهل هزار ریال پولهای جمع آوری شده را که می بایست به مصرف هزینه های جنگی برسد دزدیده و به تهران فرار نمود , گرچه جنگل تلاش کرد تا پولها را پس بگیرد ولی قدری دیر شده و مرغ از قفس پریده بود .
این تجربه به جنگل چنین آموخت که اختیارات افراد را نباید نامحدود ساخت و لااقل نظارت به همان اختیارات را نباید نادیده گرفت اما شکل و نوع اشتباه , هر زمان بنحو دیگری تغییر می کرد و حاصلی جز افسوس و ندامت نداشت . جنگلی ها خود دستگاههای ریسندگی و بافندگی تهیه کردند تا بوسیله آن لباس نفرات را آماده کنند . کفش و کلاه و سایر نیازمندیهای مجاهدین به وسیله خود آنها فراهم می شد برای سرعت تحرک واحدها و اعزامشان به نقاط دور دست در مقام احداث طرق و شوارع و مرمت راههای موجود برآمدند . نمایندگانی برای تبلیغ مرام و جمع آوری اعانه به اطراف می فرستادند و این فعالیت ها مقارن با زمانی است که بنیان حکومت تزاری فرو ریخته و انقلاب سوسیالیزمی آغاز شده است ; وضع استراتژیکی روسها در ایران به هم خورده و صحبت از یک عقب نشینی کلی است زیرا پشت ارتش روس برای ادامه جنگ خالی مانده است . ژنرال باراتف به روسیه احضار گردیده و سربازانش در نقاط مختلف کشور دست به چپاول زده اند , بدیهی است که اعمال وحشیانه سربازان روس نمی توانست جنگلی ها را آسوده و فارغ البال نگهدارد و برای حفظ موجودیت خویش از سیل بنیان کن یک نیروی بی انضباط و مصونیت از مصائب محتمل الوقوع در منطقه گیلان , بی قید و بی اعتنا سازد .

هیچ نظری موجود نیست: