فراز و نشیب جنگل (بخش نخست)

وقایعی که اکنون آماده بیانش هستیم مقارن با زمانی آغاز می شود که نیروی تحت فرماندهی ژنرال براتف افسر تزاری روس از اولین نقطه سر حدی ایران (بندر انزلی) تا حدود ((همدان)) در مقابل آلمانیها و عثمانیها گسترش یافته و جنگ جهانگیر به منتها درجه شدت و حدت رسیده است . کنسول روس ژنرال افسینکوف که حاکم مطلق گیلان است از اینکه عده ی معدودی در جنگل پدید آمده و اسلحه بدست گرفته اند ناراحت است و از فرماندار گیلان حشمت الدوله تقاضا می کند این فتنه را بخواباند زیرا از آن بیم دارد که آتش جای خود را باز و به نقاط دیگر سرایت کند و همین عده معدود به پشت جبهه روسها حمله ور شوند و سلاح و مهماتشان را تصرف کنند .
این ناراحتی و تشویش خاطر در حقیقت به جا بود زیرا جنگلی ها از شبیخون زدن به نقاط سوق الجیشی دریغ نداشتند و حتی یکبار زنی از اهل ((کلهر)) را که در اسارت روس ها بسر می برد نجات دادند و با این کیفیت ; هرگونه ضربتی به قوا روس جا داشت که آنها را وحشت زده و ناراحت کند .

عده ای از مردم ثروتمند گیلان هم که تکیه گاهشان قدرت دولت امپراطوری بود خواب های پریشان می دیدند و از پیدا شدن چند مرد مسلح که نامشان جنگلی است و به طور مستقیم منافعشان را در معرض خطر قرار داده اند عزا گرفته و روحیه خود را باخته بودند .
شاید به همین جهت بود که عده ای از مالکین طراز اول رشت و طبقات متنفذ دیگر در حضور فرماندار داد سخن داده به منظور دفع سریع جنگلی ها ابتدا به تشویق و بعد به التماس و تضرع متوسل شدند اما حشمت الدوله که مردی مجرب و دنیا دیده بود از تلقینات تحریک آمیزشان زیاد گرم نشد ولی برای آنکه مورد ظن و اتهام قرار نگیرد دستور داد رئیس شهربانی وقت کاپیتان محمود خان (متین) همراه عده ای پلیس سوار به منظور بازرسی و یافتن محل اجتماع جنگلی ها بروند و مشاهداتشان را بیدرنگ کزارش کنند ضمنا برای دفع شر و بهانه های احتمالی روسها به کنسولگری اعلام کرد یک افسر کارآزموده را همراه عده مزبور به عنوان ناظر بفرستند .
کنسول روس , باغدانف را همراه این عده گسیل داشت و اینان از پل ((چماسرا)) که غربی ترین نقطه شهر است بازرسی را آغاز و در مسیر ماموریت خو به ترتیب ((عینک - صفه سر - احمد گوراب - آتشکا - پسیخان - نشامندان - کلاشم و جمعه بازار)) را که در یک خط طولی واقعند را پیموده و همه نقاط اصلی و فرعی را زیر نظر می گیرند لیکن با همه ی بازرسیهای دقیق دلائلی از اجتماع جنگلیهای مسلح بدست نمی آورند و این بدان معنی است که مردم گیلان اعم از شهری و دهقان از تعدیات وارده به خود در طول یک مدت متمادی خاطرات بدی به یاد داشته و بدین جهت حاضر نبودند محل اجتماع جنگلیها را نشان دهند و حتی وجود افراد مسلح را تصدیق نمایند .

هیچ نظری موجود نیست: