قسمت دهم (نامه دوم میرزا به مدیوانی - بخش پنجم)


نوشتید رفقا و مجاهدین , ادارات را به آسانی تصرف کرده اند و به شما معلوم شد که مخالف ما هستند جوابا می نویسم همان افرادی را که ابوکف و دوستانش بدون اطلاع حکومت وارد کرد همانها به اتفاق چند تن مغرض دیگر به این کار مبادرت کردند آیا احساسات مردم را می بینید تا چه پایه علیه مداخلات آنها است ; اگر غارتگری ها کنار گذارده شود خواهیم دید مردم چه اندازه از اعمالشان متنفرند . از جمله مقاصد رفقای شما یکی هم این است که به ما آن قدر تضییق وارد کنند تا اجبارا به سمت دشمن رو کنیم و در آن وقت حمله مغرضانه شان را صحیح جلوه دهند ما هم با عقاید صادقانه خود خیالات وجدان سوزشان را عقیم می گذاریم و همه مصائب را به خود هموار و به سمت دشمن نخواهیم رفت .
ما با رفقای شما جنگ نمی کنیم و دستاویزی به آنها نمی دهیم و آن قدر صبر می کنیم تا حقایق از پرده بیرون افتد و آنها را مفتضح کند . کشف شدن حقیقت برای ما بهترین لذات خواهد بود .
به ما ضد انقلاب گفتید آن کدام با وجدان منصف است که بداند و نگوید که 15 سال است من و رفقایم با کسب افتخارات تاریخی تا امروز مراحلی را طی کرده ایم که ذکرش برای اغلبی زهره شکاف است . ما قدمهای مقدس انقلابی را به راستی و درستی , بدون هیچگونه آلایش برداشته ایم . انگلیسیها و دولت نیکلایی به من حکومت , سلطنت , امتیازات و ریاست می دادند و من با اتکاء توجه مردم و احساسات عمومی و مقبولیت عامه که همین چیزها آخر الامر فساد و دروغ گویی هایتان را برملا خواهند ساخت به همه آنها پشت پا زدم . من در هر محکمه قانونی و وجدانی ثابت خواهم کرد که نه تنها ایران بلکه روح انقلاب سوسیالیستی از رفقای شما بیزار است . به نطق فلان حق سوز و یا قلم فلان حقیقت کش و یا به دسیسه و اشتباه کاری امثال ابو کف نباید دلگرم بود . آنها نخواهند توانست ما را ضایع کنند , اگر راست می گویند و مردم بی غرضی هستند به اظهارات ما و بیانات خود دقت کنند ; این اولین دفعه نیست که به ما حسد می ورزند و خیانت می کنند , چند بار به این راه باطل رفتند و سرانجام مغلوب حق شدند چنان که برای رفقای شما نیز چنین عاقبتی دشوار نیست و آن وقت است که متنبه خواهند گردید .

هیچ نظری موجود نیست: